تولستوی
سرآغاز کتاب:
"در سرزمین عوض مردی می زیست. او خدا ترس بود و از بدی پرهیز می کرد. رمه هایی داشت از هفت هزار میش، سه هزار شتر، پانصد ماچه خر و خدمتکاران فراوان. و او از همه کسانیکه در خاور می زیستند، فرازمندتر بود."
قصه ایوب این چنین آغاز می شود. او در خرسندی غوطه ور بود، تا لحظه ای که خداوند دست به رویش بلند کرد و به طاعونش گرفتار ساخت، تا از آن آسایش ناهنجار به هوش آید، تا روحش با درد آشنا گردد و به داروی در بارگاه ایزد حضور یابد.
سرگذشت روحی لی یف نیکلایه ویچ تولستوی نیز به همین گونه آغاز می شود. او نیز از همه مردم سرزمین و زمانه خود فرازمندتر بود. او نیز در میان بزرگان روی زمین "بالانشین" و دولتمند بود و در سرای قدیمی موروثی خود به آسودگی می زیست؛ با تنی سرشار از درستی و نیرو...
تعداد مشاهده: 6 مشاهده
فرمت فایل دانلودی:.zip
فرمت فایل اصلی: PDF
تعداد صفحات: 82
حجم فایل:0 کیلوبایت