خلاصه کتاب زخم خورده اما پابرجا
بخشی از کتاب زخمخورده اما پابرجا:
«بسیاری از ما یاد گرفتهایم که زخمهایمان را پنهان کنیم؛ لبخند بزنیم، موفق بهنظر برسیم و وانمود کنیم که همه چیز رو به راه است. اما در سکوت، در درونمان، احساس شکست، شرم یا نالایق بودن میکنیم. من هم سالها اینطور زندگی کردم. فکر میکردم اگر حقیقت را بگویم، اگر آسیبپذیر باشم، دیگران مرا ضعیف خواهند دید. اما حالا میدانم که رهایی، از لحظهای آغاز میشود که با شجاعت بپذیریم: «من زخمیام، اما هنوز زندهام... هنوز ایستادهام.»
در مسیر ایمان، گاهی خدا اجازه میدهد زخم بخوریم، نه برای اینکه ما را تنبیه کند، بلکه برای اینکه چیزی در وجود ما شکسته شود که مانع رشد حقیقیمان است. وقتی آسیب میبینید، فرصت دارید تا بفهمید چه چیزی واقعاً شما را تعریف میکند: موفقیتهای ظاهری؟ تایید دیگران؟ یا حقیقتی عمیقتر که در درون شماست؟ گاهی لازم است زندگیمان زیرورو شود تا بفهمیم قدرت واقعی از دل ضعفها میجوشد.
امید حقیقی، از دل تاریکیها میآید. من زخم خوردهام، اما هرگز نابود نشدهام. این جمله را بارها برای خودم تکرار کردهام. نه برای اینکه حالم خوب بود، بلکه چون باید به خودم یادآوری میکردم که هنوز ارزشی در وجودم هست. شما هم، اگر احساس میکنید تمام شدهاید، بدانید که هنوز داستانتان ادامه دارد. خدا هنوز با شما کار دارد. زخمهایتان بخشی از مسیرند، نه پایان آن.»
تعداد مشاهده: 345 مشاهده
فرمت فایل دانلودی:.zip
فرمت فایل اصلی: PDF
تعداد صفحات: 18
حجم فایل:0 کیلوبایت
گارانتی بازگشت وجه
کد تخفیف خرید
نماد اعتماد الکترونیکی